از فرش تا عرش با حمید امامی
امروز همه حمید امامی را با فعالیتهایش در بیمه عمر و کتابهایی در این باره میشناسیم. اما داستان زندگی این مرد از کجا شروع شد؟ آقای امامی در مشهد در خانوادهای مرفه به دنیا آمد. او بعد از مرگ پدرش، وارد بازار کار میشود و این در حالی است که در آن زمان تنها 13 سال داشته است. کار خود را از کارگری در یک گاراژ شروع کرد. این کار سختیهای خود را داشت و فشارهای زیادی را به او وارد میکرد. به مدت شش ماه به کار در گاراژ ادامه داد تا شغل خود را عوض کرد و در یک کارگاه خیاطی مشغول به کار شد. او روزی بیش از دوازده ساعت کار میکرد. از آنجایی که عاشق درس خواندن بود شبها بعد کار به خانه میرفت و صدای خود را ضبط میکرد و گوش میداد. آنقدر به صدای خود گوش میداد که درسها را کاملا حفظ میشد.
چون زمان کافی برای درس خواندن و به مدرسه رفتن نداشت، تصمیم گرفت تا در تابستان امتحان بدهد. کلاسها را پشت سر گذاشت و دیپلم گرفت. کار خیاطی هم سختیهای خودش را داشت. سال اول در خیاطی به کارآموزی پرداخت و از سال دوم دستمزد گرفت. در سن 15 سالگی خیاطی را به خوبی یاد گرفت. بعد از سختیهای بسیار و گذر زمان، او سرپرست خط تولید یک شرکت پوشاک شد. پس از مدتی او به مدیر عامل شرکت پوشاک تبدیل شد. او که فردی باهوش بود به تجارت و صادرات روی آورد. به مدت چند سال در آسیای میانه و روسیه تجارت کرد. در اوج کار خود بود که دولت در آن زمان دلار را قاچاق اعلام کرد. در این زمان دلار از 800 تومان به 300 تومان نزول پیدا کرد. این باعث ورشکسته شدن او شد.
شروعی دوباره
در دوران اوج گرفتاری حمید امامی، شخصی از او برای کار در زمینه ترانزیت فرآوردههای نفتی دعوت کرد. آنها باید نفت را از آسیای میانه به اروپا میرساندند. آقای امامی با این که زمینهای در این فعالیت نداشت با خلاقیت و هوش بالایی که داشتند کار را یاد گرفتند. در اولین مواجهه با این کار او لباس کارگران را پوشید و کنار کارگران به کار پرداخت. او مدت دو هفته زمان برای یادگیری کار درخواست کرد. او معتقد است که اگر بخواهی کاری را به سرانجام برسانی حتما میشود تنها کافی است که عاشق کار باشید. به مدت پنج سال به این شغل مشغول بود. سه سال آن در ایران کار کرد و دو سال در دبی به فعالیت مشغول شد. حمید امامی در صحبتهایش میگفت که همیشه سعی میکردم بیشتر از بقیه کار کنم.
برای خودت کار کن
آقای امامی مشکلات زیادی در زندگی پشت سر گذاشته بود و به نظر میرسید که به یک ثبات رسیده است. یک روز که مشغول صحبت با مدیر شرکت بود به خاطر حرفهای مدیر از کار خود کناره گیری کرد و به شهر خود برگشت. پس از بازگشت تصمیم گرفت که تنها برای خود کار کند. او به مدت شش ماه بیکار بود. در این شش ماه شرایط مختلف را بررسی میکرد. تا این که به جایی دعوت شد و صاحب خانه شرایط کار بیمه را برای او توضیح داد. این شروعی برای یک تغییر بزرگ در زندگی او شد. او کار بازاریابی بیمه را در سال 1386 در بیمه البرز شروع کرد. بعد از حدود هفت ماه کار، برای بیمه پارسیان درخواست داد. با مشکلات فراوان، نمایندگی بیمه پارسیان را میگیرد و شروع به یادگیری میکند.
او که عاشق کار خود بود به فکر آموزش بیمه افتاد و یک و نیم سال بعد شروع به آموزش بیمه کرد. در ادامه حمید امامی شروع به فروش بیمه عمر میکند. او در کلاسهای افراد مشهوری چون برایان تریسی، جک کنفیلد و سندرو فورت قرار گرفت. او موفق شد به یکی از موفقترین افراد در زمینه بیمه در ایران تبدیل شود.
سخن پایانی
حمید امامی یکی از افراد موفق در زمینه بیمه و سخنرانی شناخته میشود. او که زندگی سختی داشته است توانسته است با تلاش و پشتکار مشکلات را رفع کند و به ایدهآلی که در نظر داشت برسد. او به عنوان یکی از سخنرانان انگیزشی در عصر امروزی شناخته میشود.