معرفی کتاب جزء از کل
معمولا وقتی بحثی راجعبه کتاب جزء از کل به میان میآید با سوالهایی از قبیل اینکه آیا جزء از کل یک رمان فلسفی است؟ و یا آیا میتوان با او ارتباط گرفت؟ و … مواجه میشویم که یافتن پاسخ آنها خالی از لطف نیست. این کتاب میتواند برای علاقمندان به فلسفه انتخاب بسیار خوبی باشد اما هیچ دلیل محکمی وجود ندارد که علاقمندان سایر ژانرها این کتاب را بخوانند و لذت نبرند.
آقای پیمان خاکسار که یک ترجمهی فوقالعاده از این کتاب را ارائه دادند، در برنامهی کتاب باز در مورد فلسفه و ماهیت آن در جزء از کل بیان کردند که در واقع این کتاب شخصیتهایی دارد که فلسفی حرف میزنند. معمولا افرادی که این کتاب را مطالعه کردهاند فارغ از بحث فلسفه و فلسفی بودن شخصیتها، داستان کلی و نحوه نگارش را دوست داشتند و حتی برخی از شیوهی استعارههای کتاب، نویسندگی و شیوهی نگارش را میآموختند.
از افرادی که این کتاب را مطالعه کرده و از خواندن آن لذت بردهاند میتوان به جناب دکتر مجتبی شکوری و آقای سینا دادخواه اشاره کرد. اگر سلیقهی کتابی این افراد با شما هماهنگ است و قبلا کتابهایی که معرفی کردهاند را خواندهاید، قطعا از مطالعه کتاب جزء از کل لذت خواهید برد.
استیو تولتز و نگارش اولین کتاب
جزء از کل اولین کتاب این نویسندهی استرالیایی است که آنرا در سال ۲۰۰۸ به انتشار رساند. او در مصاحبهاش در مورد این کتاب اینطور گفت که: گرچه در کودکی شعرها، رمانها و داستانهای کوتاه بی پایانی مینوشته اما نویسنده شدن آرزوی او نبوده است؛ او پس از گذراندن دانشگاه به دلیل درآمد کم سعی کرد در مسابقات داستان نویسی و فیلمنامه نویسی شرکت کند که شاید برای خودش درآمدی داشته باشد اما نتوانسته بود به موفقیت برسد.
استیو تولتز در نهایت بعد از امتحان کردن شغلهای مختلف و موفق نبودن در آنها پی برد حرفهای که در آن استعداد دارد نویسندگی است و باید به نوشتن بپردازد. او نوشتن را شروع کرد و فکر میکرد میتواند کتاب جزء از کل را در یک سال به اتمام برساند؛ اما برای نوشتن آن ۵ سال وقت گذاشت و سرانجام توانست بعد از انتشار آن نامزد جایزه بوکر شدن را به جزء از کل اختصاص دهد.
اسفند ماه سال ۹۳ سالی بود که این کتاب با ترجمهی آقای پیمان خاکسار توسط انتشارات چشمه در ۶۵۶ صفحه چاپ شد و بعد از آن نیز به چاپهای بعدی و بعدی رسید. و البته به غیر از آقای خاکسار خانم فاطمه موحد پارسا هم این کتاب را ترجمه کرده است.
داستان این کتاب توسط مارتین دین و پسرش جسپر دین دو تن از شخصیتهای آن روایت میشود و ممکن است از نظر برخی کمی تلخ بنظر برسد؛ اما طنزهای ریز خوشایندی هم در بافت داستان یافت میشود که خوشایند است. بهعنوان مثال آقای خاکسار به این بخش از داستان به عنوان نمونهی طنز اشاره کردند که کودکی به دنیا میآید و برایش اشعاری از هایدگر را میخوانند، از شخص خواننده سوال پرسیده میشود که " مگر این نوزاد این اشعار را متوجه میشود؟ " و خوانندهی اشعار بیان میکند که " نه تنها این بچه، بلکه هیچ شخص دیگری هم اشعار هایدگر را متوجه نمیشود " .
و اما نظر یکی از خوانندگان در مورد کتاب جزء از کل
" یک شاهکار بود، فکر نمیکردم یک روز کتابی منو انقدر درگیر کنه که سه روز مداوم بخونمش و بخونمش و در عین حال آرزو کنم که تموم نشه. عاشق این کتاب شدم. تا مدتها حتی از خودم جداش نمیکردم. از اون دست کتابهاست که تا آخر عمرتون فراموشش نمیکنید. "
معمولا نظرات کاربران در مورد این کتاب مثبت بوده است و اکثریت آنها بعد از مطالعه این کتاب، به این نکته اشاره کردهاند که تاثیر بسیاری در زندگی آنها داشته است و هیچگاه آن را فراموش نخواهند کرد؛ امیدواریم از مطالعهی این کتاب لذت کافی را برده باشید و یا ببرید