موش ها و آدم ها

  • نویسنده: جان اشتاین بک
  • ناشر: آتیسا
  • وضعیت : موجود

معرفی کوتاه

داستان این کتاب در مورد جورج و لنی است. دو نفری که ویژگی‌های بسیار متفاوتی با هم دارند اما هر دو کارگر کوچنده‌اند. برای پیدا کردن کار، از مزرعه‌ای به مزرعه دیگر می‌روند و به امید اینکه روزی بتوانند زمین و مزرعه اختصاصی خودشان را داشته باشند زندگی می‌کنند.

جورج، فردی باهوش و وفادار است که جثه بسیار ریزی دارد و دوستش لنی، فردی سبک‌مغز و مهربان است که جثه‌ای عظیم دارد. قدرت لنی همیشه مورد توجه کارفرماها است و این نقطه قوتی برای آنان در جهت پیدا کردن کار محسوب می‌شود. اما مشکل اصلی لنی، سبک‌مغز بودنش نیست، چراکه همیشه جورج را در کنار خود دارد و او می‌تواند در مواقع لازم کنترل کار را در دست بگیرد. مشکلی اصلی لنی این است که قلب مهربانی دارد و همچنین نمی‌تواند قدرت خود را تحت کنترل داشته باشد.

لنی عاشق حیوانات است و چیزهای لطیف و قشنگ است. دوست دارد همیشه یک موش، خرگوش، توله سگ یا مثلا پیرهن لطیف داشته باشد که بتواند آن را ناز کند و دست مهربانی بر سر آن بکشد. طبیعتا در اثر نوازش‌های شدید همیشه جان حیوانات را می‌گیرد. اما همین علاقه به حیوانات به جورج فرصت می‌دهد تا بتواند او را کنترل کند. جورج رویاهای داشتن یک مزرعه را در ذهن لنی قرار می‌دهد که در آن لنی می‌تواند ده‌ها خرگوش داشته باشد و هرچقدر که بخواهد به آن‌ها رسیدگی کند و آن‌ها را نوازش کند.

x
روی ذهنت سرمایه گزاری کن، دنیا بهت تعظیم میکنه